آدم
ها چطور تصمیم میگیرند بچهدار شوند؟ چطور میتوانند تصمیمی بگیرند که پیامدهایش
مادامالعمر و غیرقابل بازگشت است؟ منظورم این است که آدم هر تصمیمی بگیرد میتواند
بعدا تغییرش دهد، میتواند رشتهاش را تغییر دهد، کارش را عوض کند، حتی ازدواجش را
ملغی کند، سر همهی این تغییرات البته آدم هزینه میدهد زیاد و کم اما بالاخره یک
جوری میتواند تصمیم گذشتهاش را مطابق حال و روز فعلیاش راست و ریس کند. اما بچهدار
شدن از آن معدود تصمیمهایی است که راه برگشت ندارد، آدم نمیتواند امروز تصمیم
بگیرد بچه داشته باشد و دو سال بعد فکر کند خب اشتباه کردم، تصمیم میگیرم دیگر
نداشته باشم؛ آدم بچهدار بچه دارد، هیچجوره نمیتواند دیگر نداشته باشد، راه
بازگشت ندارد به اصطلاح، پیامد چنین تصمیمی تا آخر عمر باهاش است، زنده است، جلوی
چشماش است، نمیتواند نادیدهاش بگیرد. این است که میگویم بچه دار شدن یکجور
تصمیم مادامالعمر است، آدم نمیتواند بعد تغییرش دهد، نمیتواند حک و اصلاحش کند،
نمیتواند بگوید گور پدرش، یک غلطی کردم، گذشت، حالا روز از نو. آدمها چطور میتوانند
چنین تصمیمی بگیرند؟ چطور میتوانند برای تمام سالهای بعد از اینِ عمرشان تصمیم
بگیرند؟ از کجا مطمئناند اشتباه نمیکنند و پشیمان نمیشوند؟ نمیترسند یعنی؟
جسارت چنین تصمیم بیبازگشتی را چطور پیدا میکنند اصلا؟
No comments:
Post a Comment