Friday, March 23, 2007

گفتمان خانوادگی

اصلا ما خانوادگی همینجوری حرف می‌زنیم و منظورمان را حالی طرف مقابل می‌کنیم، باور نمی‌کنید؟

«چیزی یادت نیومد....عزیزم...گنده»، آخر تمام جملات سوالی که اعضای صغیر خانواده از بنده می‌پرسند این تکه کلام سید به ماموت در کارتون عصر یخی وجود دارد. (توضیح آنکه در خانوده‌ای که میانگین وزن فرزندان 43 کیلوگرم ناقابل است، 55 کیلو از هر نظر رقم شرم‌آوری است، حالا هرچقدر هم سوابق ده، پانزده ساله 40 کیلوگرمی‌تان را شاهد بگیرید فایده‌ای ندارد).

ته تاقاری خانواده چیپسش را می‌آورد می‌دهد به خواهر وسطی، می‌گم خب به منم بده، مگه من چه فرقی دارم، پشت چشمی نازک می‌کنه و می‌گه «پرنده عرش کجا و چرنده ارض کجا». این یکی را در سریال امام علی عمروعاص به ابوموسی اشعری می‌گوید. همین جغله کافی است تا با یک کاری مخالف باشد، یک مدت عادتش شده بود بگوید : «نکنید پدر من، نکنید، عرب جاهلی را...» این یکی را هم ولید به آن سران قومی می‌گوید که افتاده بودند به جان هم. (توضیح آنکه یک مدت فیلم‌های ویدیویی امام علی دسر سه وعده غذای روزانه ما شده بود، جوری که تقریبا همگی دیالوگهای باحالش را حفظ شده بودند و سر بزنگاه می‌کوباندند بر فرق سر طرف).

ایضا کارتون جودی ابوت هم در خانواده به مثابه انجیل مقدس استفاده می‌شود. تمام داستان آفرینش خانواده و خصوصیات ذاتی آنها در آن حک شده است. جهت اطلاعتان، اینجانب در نقش جولیا پندلتون، دختر دماغ سربالا و از خود راضی این کارتون، با قسم حضرت عباس هم نمی‌توانم ثابت کنم که بی‌غرض و مرض کاری انجام داده‌ام یا حرفی زده‌ام، حتما یک بدجنسی‌ای پشتش بوده است، شک نکنید.

اینها را گفتم که اگر این وسط یک تکه‌ای را به کسی یا چیزی چسباندم، بیخودی دلگیر نشوید، فکر نکنید ریگی به کفشم بوده است، نه اصلا نقل این حرفها نیست، ما خانوادگی همینجوری حرف می‌زنیم و منظورمان را حالی طرف مقابل می‌کنیم.‏

No comments:

Post a Comment